Dienstag, 7. Juli 2009

This is the beginning of the Way

از داخل و خارج، حکومت ایران در سراشیب سقوط


احمدی نژاد حتی اگر به آرزوی خود، یعنی دور دوم ریاست جمهوری برسد و آن را آغاز کند، دوران آسانی در پیش نخواهد داشت: نمایندگان مجلس از او بیزارند. چهار سال آنها را تحقیر کرده بود و اکنون هنگام آن است که نمایندگان وی را تحقیر کنند. در گرفتن رای اعتماد از مجلس و تائید وزیرانش با یک مشکل اساسی روبرو خواهد بود.

در صحنه داخلی، باقیمانده اعتبار خود را از دست داده است. دوران رقابت انتخاباتی، باقیمانده نقاب را هم از چهره ناپاک و دهن دریده او پائین کشیده است. آبروئی برایش باقی نگذاشتند و دیگر پشتوانه ای ندارد.

مشکل از همین امروز آغاز شده که ریال ایران در برابر دلار آمریکائی بیش از پیش تضعیف شده و تورم مهار گسیخته بی داد می کند.

در دنیا نیز بهای نفت مرتبا نوسان دارد و دولت احمدی نژاد فاقد آن کفایت و تجربه ای است که بتواند تورم را مهار کند و اقتصاد را سروسامان بخشد. فردا، وضعش وخیم تر خواهد شد

فردا، وقتی بحران اقتصادی شدت گیرد، مردم ایران، دیگر تعارف را کنار خواهند گذاشت و به خیابان ها خواهند آمد و اعتراض خواهند کرد- آنها نه تنها شعار خواهند داد که رایشان چه شد، بلکه شعارشان آن خواهد بود که پول درآمد نفت کجا رفت؟ 143 میلیارد دلار در یک سال گذشته درآمد نفت داشتند. با آن پول چه کردند؟

دولتی که شایستگی رسیدگی به امور اقتصادی را ندارد و امتحان ناموفق خود را داده، این بار چگونه می تواند مشکلات و معضلات را حل کند؛ آن هم در شرائطی که حکومت با یک فضای بحران زده داخلی روبروست و در صحنه بین المللی نیز انتظار می رود بحران عمیق تر شود و یا دست کم آن که مانند ماههای گذشته ادامه یابد؟

دولتی که لیاقت ندارد، توصیه اقتصاددانان را به هیچ می گیرد، از همکاری مجلس برخوردار نیست، در میان مردم اعتباری ندارد و حتی نهادهای دولتی به او به دید غاصب می نگرند، چگونه خواهد توانست با این اوضاع رویاروئی کند؟ تجربه گذشته ثابت کرده که خونین ترین ناآرامی ها در ایران، زمینه مالی و اقتصادی و فقر طبقاتی داشته است. آیا خیزش اسلام شهر را به یاد دارید؟ درگیری های خونین مشهد را؟ تظاهرات و زدو خوردهای قزوین را؟

این بار مردم بسیار بدتر، شدیدتر، گستاخانه تر و بی مهاباتر به میدان خواهند آمد- هنگامی که دولت احمدی نژاد با بن بست اقتصادی روبرو شود.

ایرانیان برون مرزی نیز بلوغ سیاسی و هوشمندی و خرد خود را به اثبات رسانده اند. آنان بی اعتنا به تفاوت در دیدگاههای سیاسی، در تظاهرات در کنار هم شرکت می کنند، به دولت ها و وزارت خارجه نامه اعتراض می نویسند، نهادهای بین المللی را بسیج می کنند و در روزنامه های خارجی به اطلاع رسانی می پردارند تا جهان را در راه آرمان ها و خواسته های مردم ایران به حرکت درآورند.

در یک کلام، موقعیت حکومت اسلامی ایران هرگز این چنین لرزان نبوده است – نه در سطح داخلی و نه در میدانگاه بین المللی – و پرسش اصلی آن است که آیا مردم ایران و آنانی که تصور می کنند رایشان را دزدیده و حقشان را پایمال کرده اند، اصولا به احمدی نژاد امکان خواهند داد بر کرسی ناحق ریاست جمهوری دوباره تکیه زند؟



1 Kommentar:

Anonym hat gesagt…

مراجع تقلید کم کم به سمت صفوف مردم در حرکتند
اما فکر نمیکنم انتصابات رو بدون زور باطل کنن ولی چیزی که مسلمه حداکثر ایران با بحرانهای اقتصادی زیادی دست به گریبان میشه

Kommentar veröffentlichen

با نوشتن نظرات خود ما را راهنمایی کنید.
بخاطر نوشتن نظرتان ممنون